توصیه های مدیریتی که باید بدانید

اعتقاد داشتن به توانایی و استعداد، برای هر انسانی ضروری است. اما شما باید بپذیرید که حتی اگر در شرکتی بهترین مهندس هم بوده‌اید، در نقش مدیریت، فردی تازه وارد و بی تجربه هستید و سوابق مهندسی‌تان دیگر چندان به کارتان نحواهد آمد.

این‌طور نیست که اگر شما در یک شغل و حرفه بهترین بوده‌اید، در دیگر مشاغل هم بهترین باشید. یک مدیر باید از توصیه‌های مدیریتی و اصول آن، آگاهی داشته باشد تا بتواند در این حرفه، بهترین نتایج را رقم بزند. بسیاری از مدیران به دلیل آنکه نسبت به این موضوعات آشنایی کافی ندارند، نمی‌توانند کسب و کار را به درستی هدایت کنند و در نتیجه، کسب و کار به سمت انحلال پیش می‌رود.

در ادامه به بررسی و شرح چند مورد از توصیه‌های مدیریتی می‌پردازم که در این دوره به صورت گام به گام به آن پرداخته شده است. فراموش نکنید که توصیه‌های مدیریتی، در جایگاه مدیریت کسب و کار بسیار کاربردی هستند.

8 مورد از توصیه های مدیریتی

 

  • اهداف کوچک و قابل دستیابی
  • آغاز از اشل های کوچک
  • مسائل حاشیه‌ای
  • نظارت داشته باشید
  • جدی باشید
  • کمی تسلط داشته باشید
  • هوشمندانه کار ها را انجام دهید
  • داشتن نقشه دوم

 

اهداف کوچک و قابل دستیابی؛ اولین توصیه مدیریتی

 کوچک سازی اهداف کلان  کسب و کار و قابل دستیابی کردن آن‌ها بسیار مهم است.

به عنوان مثال فرض کنید شما صاحب کسب و کاری هستید. حتماً اهداف بزرگی را برای خود مشخص کرده‌اید؛ اما فکر می‌کنید که چند درصد احتمال موفقیت شما در رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده وجود دارد؟ در حقیقت رسیدن به اهداف، بستگی به آن دارد که با چه روشی راه رسیدن به آن‌ها را هموار می‌کنید.

اگر شما اهداف بزرگ کسب و کار را به اهدافی کوچک و قابل دستیابی تقسیم کنید، راحت و سریع‌تر به آن‌ها خواهید رسید. مثلاً اگر شما به کارمند بخش فروش خود گفته‌اید که در سال باید 100 میلیون تومان سود حاصل از فروش محصول x را برای شما ممکن کند، باید بدانید که راه رسیدن به هدف (سود سالانه 100 میلیونی حاصل از فروش محصول x ) را سخت و ناهموار کرده‌اید.

شما باید برای رسیدن به این هدف بزرگ، آن را به اهداف کوچک و قابل دستیابی تقسیم کنید. به بازاریاب‌های بخش فروش بگویید که در روز 2 عدد از این محصول را به فروش برسانند؛ حالا نتیجه را بررسی و تحلیل کنید. قطعاً هر روز که بازاریاب‌های شما، اهداف کوچکی که برای آن‌ها تعیین کرده‌اید (فروش روزانه 2 عدد از محصول) را انجام می‌دهند بسیار خرد سند و با انگیزه خواهند شد و فردا هم تا زمان رسیدن به هدف بزرگ، به همین شکل پیش خواهند رفت.

ابتدا قدم های کوچک بردارید

تاکنون داستان تأثیر دکتر یونس در اقتصاد بنگلادش را شنیده‌اید؟ 

دکتر یونس - استاد دانشگاه وندربیلت آمریکا -  به عنوان ریاست دانشگاه چیتا کگانگ بنگلادش فعالیت می‌کرد.

زمانی که به وطن بازگشت، متوجه شد تدریس وی با آنچه در مملکت خود اتفاق می افتد، تفاوت دارد؛ از این رو تصمیم گرفت در مورد اقتصاد مردم بنگلادش تحقیق کند. وی در طول تحقیقاتش با زنی آشنا شد که با درآمد روزانه 2 پنی، بامبو را به صندلی تبدیل می‌کرد و دلیل آن هم این بود که وی پول لازم برای خرید بامبو را نداشت و مجبور بود که در این بین واسطه گر باشد.

اگر او پول خرید داشت، می‌توانست محصولش را هر زمانی به هر کسی که می‌خواهد بفروشد و بعد از بررسی هزاران روستا متوجه شد که 42 نفر از این افراد برای خرید اجناس تنها به 30 دلار سرمایه نیاز داشتند!

او این پول را می‌توانست از جیب خودش به آن‌ها بدهد اما این راه حل اساسی نبود.

بنابراین او تصمیم گرفت نزد مدیران بانک‌ها برود و خودش ضامن این افراد شود. اما بانک‌ها با انجام بخشی از این طرح، موافق نبودند. پس از آن، گرا مین بانک که هم اکنون با 35 هزار روستا همکاری می‌کند، تا سیس شد. جالب است بدانید که این بانک 1048 شعبه و 2 میلیون وام گیرنده دارد.

سیستمی که این بانک از آن تبعیت می‌کند، قرض دادن پول به فقرا و سهیم شدن در سهام بانک آن‌ها است. بیش از 90 درصد از وام گیرندگان این بانک را خانم‌ها تشکیل می‌دهند. بنابراین نکته‌ای که بسیار اهمیت دارد آن است که در کسب و کار، حتماً باید از قدم‌های کوچک شروع کنید.

توجه به مسائل حاشیه ای؛ امری پردردسر اما ضروری!

مسائل حاشیه‌ای را باید بسیار جدی بگیرید و راحت از آن نگذرید! برای مثال ممکن است رقبا  تبلیغات منفی  علیه شما انجام دهند و هر آنچه که می‌خواهند بگویند؛ در این حالت احتمال آن وجود دارد که باعث شود دیدگاه مخاطبان و مشتریان نسبت به شما تغییر کند. بنابراین به هیچ عنوان نباید نسبت به این موضوع بی توجه باشید!

در واقع در کسب و کار بخشی به نام روابط عمومی وجود دارد که دقیقاً یکی از وظایف اصلی آن، پاسخ و واکنش به این مسائل حاشیه‌ای است. وجود چنین بخشی، برای حفظ اعتبار و دیدگاه مثبت مشتریان، برای هر کسب و کاری ضروری است.

نظارت داشته باشید

همان‌طور که در مقاله مراحل مدیریت اصولی اشاره کردم، نظارت و کنترل یکی از مهم‌ترین مراحل مدیریت اصولی است. در حقیقت به کمک این مرحله شما می‌توانید بر روی فرآیندها نظارت داشته و از عیب‌های آن آگاهی یابید. بسیاری از مدیران تصور می‌کنند پس از مدل سازی فرآیندها و اجرای آن‌ها، همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت.

درصورتی‌که اصلی‌ترین مرحله، نظارت و کنترل بر کسب و کار و نحوه اجرای فرآیندهای است. بنابراین اگر می‌خواهید مطمئن شوید که فرآیندهای کسب و کار شما به درستی اجرا می‌شوند، نباید به هیچ وجه مرحله نظارت و کنترل را فراموش کنید.

جدی باشید

شما در نقش یک مدیر، نباید به گونه‌ای رفتار کنید که کارمندان با شما بسیار صمیمی شوند و به همین بهانه، بسیاری از کارها را انجام ندهند. درواقع مهم است که چگونه با کارمندان رفتار می‌کنید و برخورد شما در برابر هر موضوعی، چگونه است. می‌توان گفت مدیر شخصیتی زورگو است؛ اما افراط و تفریط در این موضوع، هر دو می‌توانند سبب بروز مشکلات جدی در کسب و کار شوند.

کمی تسلط داشته باشید

فرض کنید شما صاحب رستورانی ایتالیایی هستید و برای آن یک سرآشپز بسیار حرفه‌ای استخدام کرده‌اید. در منو رستوران غذایی به چشم می‌خورد که نامش پاس تا با سس مخصوص سرآشپز است و مشتریان زیادی به واسطه این غذا به رستوران ایتالیایی شما می‌آیند.

اگر روزی بنا به هر دلیل آشپز حاضر به ادامه همکاری نباشد چه کاری انجام می‌دهید؟ شما می‌توانید همان سس مخصوص را تهیه کنید؟ مشتریان چطور؟ راهکاری دارید؟

اوضاح وحشتناکی است! همان‌طور که در مقاله اشاره کردم، وقتی متکی به فرد باشید، چنین مشکلاتی قطعاً کسب و کار شما را درگیر خواهند کرد. شما باید به تهیه سس مخصوص سرآشپز تسلط داشته باشید و فرمول آن را بدانید تا اگر سرآشپر مایل به ادامه همکاری نبود، بتوانید سریعاً سرآشپز دیگری را استخدام کرده و فرمول را به آن شخص بدهید.

یا می‌توانید فقط به یک سرآشپز پول بدهید و از او دستور تهیه را بگیرید؛ بدین ترتیب هر وقت سرآشپزی جدیدی را استخدام کردید، می‌توانید مطمئن شوید که در فرآیند تهیه و مزه غذا، تغییری رخ نمی‌دهد.

در نتیجه شما باید به کسب و کاری که راه اندازی کرده‌اید، تسلط داشته باشید تا هیچ وقت با چنین مشکلاتی رو به رو نشوید.

هوشمندانه کار کنید؛ طوری که انگار برنامه ریزی شده اید

تا حالا به این موضوع فکر کرده‌اید که مورچه‌ها به چه صورت یک دانه برنج یا گندم که بر روی زمین وجود دارد را به کلونی می‌برند؟ آن هم با آن جثه کوچکی که دارند! مورچه‌ها دانه برنج را به اجزاء کوچک‌تری تقسیم کرده که توسط مورچه سرباز به داخل کلونی حمل می‌شود و برای زمستان ذخیره می‌شود!

به جای اینکه چندین مورچه، یک دانه برنج را بلند کرده و حمل کنند، آن را به اجزاء کوچک تقسیم می‌کنند تا این کار در مدت زمان کم انجام شود.

به عنوان مثالی دیگر کشاورزی را در نظر بگیرید که در زمین خود گوجه فرنگی پرورش می‌دهد. با آن همه مشقت! از شخم زدن زمین بگیرید تا کود دهی و آبیاری و غیره. حال اگر کشاورز بیاید دو سال گوجه فرنگی پرورش ندهد و به جای آن به دنبال ایده و راه حلی باشد که بتوان در زمستان هم گوجه فرنگی پرورش دهد، این یعنی او هوشمندانه کار کرده است!

 

پس به جای سخت انجام دادن، هوشمندانه انجام دهید! ممکن است شما بیشترین ساعت کاری را برای خودتان مشخص کنید؛ اما اگر هوشمندانه اهداف، فرآیندها و مراحل را پیاده سازی و عمل نکنید، به نتیجه دلخواه نخواهید رسید.

 

نقشه دوم یا برنامه جایگزین داشته باشید

تصور کنید شما شرکت بازرگانی دارید و باید به 1000 نفر محصولی که قرار است به فروش برسانید را معرفی کنید. به کارمند خود این 1000 شماره را می‌دهید و به او می گویید که با آنها تماس بگیرد. اما اگر برخی از افراد پاسخ تماس را ندادند چطور؟ راهکاری دارید؟ به عنوان یک راهکار می‌توانید مثلاً به او بگویید افرادی که پاسخ ندادند به آنها از طریق واتس اَپ اطلاع رسانی شود.

 

با توجه به این توضیحات، شما باید حتما یک پلن دوم یا پلن B داشته باشید. اگر پلن B نداشته باشید، ممکن است ناگهانی با مشکلات پیچیده ای مواجه شوید.

 

جمع بندی

بی شک توصیه‌های مدیریتی که در این مقاله به آن‌ها پرداختم، بسیار مهم هستند و می‌توان گفت که به کمک آن‌ها می‌توانید کسب و کار خود را رشد دهید. به خاطر داشته باشید که برای رسیدن به  اهداف بزرگ  در کسب و کار، باید آن‌ها را به اهداف کوچک‌تری تقسیم کرده و با کنترل و نظارت روی انجام درست همان اهداف کوچک شده، آن‌ها را به درستی انجام دهید.

به مطالعه کردن ادامه بدید...