راه حل خیلی از بحثها، حرف زدن تمام اعضای یک گروهه. خیلی وقتها، در یک جلسه میبینید که حرف بزرگترها سند است و کسی حرف افرادی که مقام پایینتری دارند، جدی نمیگیرد. به هر حال، هر سری یک عقلی دارد!
روش طوفان فکری، یکی از روشهای قدرتمند برای ریختن فکرها روی هم است. این روش در تمام گروههای دنیا عملی است. حتّی میان کم جمعیتترین گروه جهان یعنی شما و ذهنتان. در تمام مسیر زندگی، گاهی راهها و آیتمهای بهتری برای ما وجود دارد و فقط بخاطر ناآگاهی، خیلی از آنها را نمیبینیم.
روش طوفان فکری روشی نیست که بگذارد چیزی از زیر دستش در برود. همه چیز، صاف و پوست کنده در اختیارتان قرار میگیرد و میتوانید بهترین راهها را با توجه به شرایط، انتخاب کنید.
از دستش نده: یک قانون مهم که نمیدانید! قانون پارکینسون چیست و چطور میتوانید از شر آن خلاص شوید؟
طوفان فکری چیست؟
یکی از دلایلی که طوفان فکری به وجود آمد، از بین رفتن ایدههایی بود که در ابتدا احمقانه به نظر میرسیدند امّا اگر فقط کمی به آنها دقت میشد، میتوانستند حتی تا جایی پیشرفت کنند که جهان دگرگون شود.
اولین بار، در سال 1958 میلادی بود که الکس آزبورن در کتاب خود که تخیل علمی یا Applied Imagination نام داشت، روش طوفان فکری را مطرح کرد. این کتاب آنقدر خوب بود که در همان اوایل چاپ، به محبوبیت بسیار بالایی رسید.
آزبورن معتقد بود که این روش او، خیلی بهتر از دیگر روشها و کار کردن افراد به صورت مستقل است. امّا حتّی محققان اخیراً این حرف جناب الکس هم تا حدودی رد کردند. به هر حال، این رد کردن، نتیجه یک مقایسه نسبی بوده و از این بابت خیالتان تخت باشد که این روش، روش خوبی برای ایدهیابی است.
میتوان طوفان فکری یا رگبار افکار را اینگونه مطرح کرد که:
طوفان فکری، یک روش و تکنیک بسیار خلاقانه است که هم به صورت گروهی و هم به صورت فردی، کمک میکند تا از مجموعهای از ایدههایی که اعضاء به ذهنشان میرسد، به یک جمع بندی مفید و عالی برای موضوع مورد نظر رسید.
بهتر بخوام بگم یعنی اینکه:
همه فکراشونو میریزن رو هم تا به یک ایده عالی برسن.
دلیل اصلی خلق این روش، ناتوان بودن کارمندان برای خلق ایدهها بود. بعدها، آزبورن و رفقاش، متوجّه شدند که خیلی از کارمندانشان، ایده و فکرهایی دارند ولی آن را بیان نمیکنند. یعنی کافی است تا یک جلسه دورهمی برگزار شود و از همه خواسته شود که ایدههایشان را بگویند. آن وقت میبینید که چقدر ایده به سمتتان سرازیر میشود.
طوفان فکری، یک واسطه است تا بگوید ایدهها ممکن است احمقانه به نظر برسند، امّا همانها شاید یک جرقه برای پیشرفت شخصی، کسب و کار، کشور یا حتی دنیا باشند.
چرا باید از طوفان فکری استفاده کنیم؟
قبل از اینکه این روش معرفی شود، فرض بر این بود که سه چهار فکر و ایده که به سرمان میرسد، بهترین است و باید از بین آنها، یکی را انتخاب کرد. البته برعکس این هم ممکن بود. مثلاً خیلی از مدیران کسب و کار، از این کلافه میشدند که چرا فقط سه چهار راه برایشان باقی مانده و همه آنها، آن چیزی نیستند که میخواستند.
حتّی این موضوع الان هم رخ میدهد. شرکتهای بسیاری هستند که متاسفانه از روش طوفان فکری استفاده نمیکنند.
این روش برای این آمد که دقیقاً مشکلات کوچک و بزرگ را حل کند. قفلهایی که گاهی کلیدش در ذهن افرادی بود که به نظر نمیرسید باشد، باز شدند.
البته فراموش نکنید که نباید ایدهها را همان اول آنالیز کرد. واقعاً شاید یک ایدهای را از یک نفر میشنوید، دلتان بخواهد از خنده زمین را گاز بگیرید! ولی یکم به خودتان فرصت فکر بدهید. آنوقت ممکن است متوجه شوید که همان ایده، عجب ایده خفنی بود.
برای رسیدن به راههای بهتر، باید از روش طوفان فکری در تمام نقاط زندگیتان استفاده کنید. از کوچکترین کارها تا بزرگترینشان.
طوفان فکری فردی: با خودتان دوست باشید
شاید برایتان جالب باشد که بدانید استفاده از روش طوفان فکری به صورت انفرادی، اکثر اوقات ایدهها و نتایج بهتر و قابل قبولتری تولید میکند. مثلاً شاید اگر یک بحث مشابه را بخواهید به صورت گروهی با استفاده از این روش جلو ببرید، به نتایج خوبی نسبت به انجام آن به صورت انفرادی نرسید.
همانطور که میدانید، تنها کسی که کاملاً و 100 درصد شبیه شماست، خودتان هستید. البته که گاهی حتّی انسان با خودش هم به مشکل میخورد. به همین دلیل، وقتی میخواهید در یک گروه از روش طوفان فکری استفاده کنید، شاید به مشکل بخورید.
یکی از دلایل اصلی این اتفاق، همعقیده نبودن تمام افراد در اصول استفاده از این روش است. یعنی ممکن است یکی دو نفر، تمام اصل و قوانین که در ادامه حتماً برایتان مفصل شرح میدهم را رعایت نکنند.
،،
اعتماد به نفس توی این بازی، نقش اول رو داره. مثلاً اگر شما و 4 5 تا از همکارانتون میخواین از این روش استفاده کنین، شاید چند نفر از شما، منتظر صحبت های بقیه باشن و وقتی ببینن ایده های اونا نسبتن خوبه، نظرشون رو نگن. با اعتماد به نفس، هر چی تو ذهنته رو بریز بیرون! البته مرتبط باشن دیگه.
،،
اگر با خودتان رودروایستی نداشته باشید، هر ایدهای که به ذهنتان برسد را وارد بازی میکنید. در اجرای روش طوفان فکری به صورت فردی، کسی نیست که منتظر ایده و نظر او بمانید. به همین دلیل، همه چیزی که به ذهنتان میرسد را میگویید و به بهترین نتیجه میرسید.
پس به نظرم یک نوشیدنی گرم بردارید و بروید یک جای باصفا و البته ساکت. دربارۀ چیزی که میخواستید، تنهایی فکر کنید. هر چیز مرتبطی دربارۀ این فکر به ذهنتان آمد را بنویسید و هر وقت احساس کردید دیگر چیزی برای گفتن ندارید، سراغ جمعبندی و نتیجهگیری بروید.
طوفان فکری گروهی: همه فکرها را بریزید روی هم
حالا که بحث طوفان فکری گروهی شد، باید بدانید که در این روش، میتوانید بفهمید که در ذهن دیگران چه میگذرد. حتّی گاهی یک نفر که ایدهاش را میگوید، شما چیز بهتری مرتبط با آن به ذهنتان میرسد و آن را مطرح میکنید.
به همین دلیل، روش رگبار افکار گروهی، در بسیاری از مواقع میتواند کمک کننده باشد. مثلاً در کسب و کارهایی که نیاز به یک راه برای حل کردن مشکلی دارند، این روش میتواند به آنها کمک کند.
این روش تقریباً در تمام جلسات و گروههای همفکری، جواب میدهد. حتّی برای طراحی لوگو برای کسب و کارتان، میتوانید از این تکنیک استفاده کنید.
نکته خوبی که در طوفان فکری گروهی وجود دارد، احساس رقابت و تلاش برای بهتر بودن است. مثلاً وقتی کنار دستی شما یک ایده و حرف بهتری میزند، شما حس میکنید که او شما را به یک مبارزه دعوت کرده و باید هر طور که شده، از او جلو بزنید.
وقتی حس رقابت سالم در بین اعضای یک گروه وجود داشته باشد، میتوان امید داشت که ایدههای بهتر و باکیفیتتری مطرح شود. البته که برخی اعضاء ممکن است طاقت رقابت را نداشته باشند و کنار بکشند.
سعی کنید در تیمی که قرار است از این روش استفاده کنید، تنوع داشته باشید. مثلاً اگر یک گروه، همگی مرد باشند، نمیتوان گفت تمام ایدهها، تنها ایدههای خوب برای موضوع مطرح شدهاند. باید در یک گروه، از مرد و زن در نقشهای مختلف و با مهارتهای گوناگون استفاده کنید.
اصلاً و ابداً فکر نکنید که تا وقتی مدیران و سرپرستان هستند، فلانی چون کارمند است، حق ایدهپردازی برای یک موضوع را ندارد.
فیل نایت توی کتابش به نام کفش باز میگه خیلی از ایده های خفن رو، یکی از کارمندانش ینی جانسون میداده. حالا فک کنین فیل نایت نمیزاشت حرفشو بزنه! اگر کتابو بخونین میفهمین یک ایدههایی میداد که روبانِ آبی را نجات داد و حالا یک امپراطوری به نام نایکی، زیر نظر فیل نایت ساخته شده! تفسیر دقیق و هیجان انگیز برند نایکی رو اینجا ببین
هر بازی یک سری قوانین هم دارد
چند اصل مهم هستند که باید حتماً در جلساتی که میخواهید از طوفان فکری استفاده کنید، در نظر داشته باشید. اگر این قواعد را رعایت نکنید، با مشکلاتی مثل گفته نشدن تمام نظرات مواجه میشوید.
- قضاوت ممنوع!: یکی از بدترین اتفاقاتی که قطعاً همه چیز را بهم میزند، قضاوت کردن دربارۀ نظر دیگران است. بدترین چیزی که میتواند اتفاق بیافتد، قضاوت شدن در جلسهای است که قرار بود همه چیزی که مرتبط است گفته شود.
- فیلتر کردن ممنوع!: یکی دیگر از مواردی که باید رعایت کرد، فیلتر نکردن نظرات اعضای گروه است. نباید اینطوری باشد که بعضی از نظرات سانسور شوند و با فرض اینکه پوچ و بیهوده هستند، گفته نشود.
- ایده های کم ممنوع!: یکی از دلایل به کارگیری روش طوفان فکری، این است که تعداد ایدهها کم است. بنابراین وقتی از این روش استفاده میکنید، نباید تعداد ایدههایی که مطرح میشوند، کم باشد.
- بی تفاوتی ممنوع!: همۀ اعضاء گروه، باید ایدههایی که مطرح میشود را باهم ترکیب کنند و یک ایدۀ بهتر هم بگویند. البته این هم بدانید که گاهی ممکن است ایدهای که یک نفر مطرح میکند، اصلاح شده ایده یک نفر دیگر باشد.
چطوری می توانید طوفان فکری را اجرا کنید؟
اولین چیزی که باید بدانید، توافق است. یعنی همۀ اعضاء باید قوانین را بدانند و موافق آن باشند. اگر کسی موافق نبود، قوانین را تغییر ندهید؛ او را از جمع بیرون کنید. موقع بحثهای انفرادی، باید حسابی خودتان را مدیریت کنید.
در جمعهای گروهی، بهتر است برای مدیریت بهتر فضا و نظارت بر رعایت شدن قوانین، یک رهبر انتخاب کنید. هر ایدهای که مطرح میشود، دربارۀ آن چند سوال مختلف بپرسید تا یک نفر، تمام ذهنش را خالی کند.
یک به یک باید تمام نظراتشان را بیان کنند و همینطور تا وقتی افراد تمام ایدههایشان را گفتند، ادامه داد.
یکی از بهترین کارایی که میتونین بکنین، استفاده از شش کلاه تفکره. روش شش کلاه تفکر، کمک میکنه تا از جوانب مختلف و با تمرکز روی نگاه کردن از یک طرف به مسئله، همه چیز گفته بشه. مثلاً همه بیان و از 6 جهت، درباره یک چیزی ایدههاشون رو بگن.
کتاب بخون: خرید نسخه الکترونیکی کتاب شش کلاه تفکر اثر ادوارد دوبونو
مرحلۀ اول: همه چیز را آماده کنید
در گام اول، باید حسابی گروه را برای اینکه قرار است یک بحث دربارۀ موضوعی داشته باشید، آماده کنید. یکی از اصلیترین کارهایی که باید بکنید، بررسی کردن قوانین با اعضاء است. باید مطمئن شوید که همه میدانند این جلسه، چه قوانینی دارد تا آنها را نقض نکنند.
دیزاین محیط در ایدهپردازی اهمیت بسیار زیادی دارد. سعی کنید تا آنجایی که میتوانید از رنگهای شاد استفاده کنید تا اعضاء احساس خوبی داشته باشند و موتورشان، روشن شود. از آنجایی که ممکن است روش طوفان فکری، یک جلسه را طولانی کند، حتماً خوراکی و نوشیدنی فراهم کنید.
میتوانید جلسه را به دو بخش مثلاً 20 دقیقهای تقسیم کنید و بین دو بخش، استراحت بدهید. اگر بخواهید یکسره دربارۀ یک موضوع صحبت کنید، ممکن است خیلی زود خسته شوید و ذهنتان درست حسابی کار نکند.
مرحلۀ دوم: موضوع بحث را مطرح کنید
بعد از آمادهسازی، باید موضوع بحث را مطرح کنید و به همه بگویید که قرار است در جلسه، دربارۀ چه چیزی صحبت کنید. سعی کنید خیلی کامل و بهگونهای به اعضاء توضیح دهید که هیچ شک و شبهای نماند.
از تمام اعضاء بپرسید که آیا به طور کامل همه چیز را متوجّه شدهاند و میدانند قرار است دربارۀ چه چیزی بحث کنید یا نه.
بعد از آن، به هر کس یک تخته وایت برد کوچک بدهید و از آنها بخواهید تا هرچه به ذهن شان میرسد را مطرح کنند. به آنها بگویید نگذارند هیچ چیز در ذهنشان باقی بماند و حتّی اگر چیزی به نظرشان مسخره بود، آن را بنویسند.
مرحلۀ سوم: ایده ها را رهبری کنید
بعد از اینکه همه، ایدههایشان را نوشتند، باید از اعضاء بخواهید تا ایدههایشان را بخوانند. به همه بگویید که هر چه نوشتند را بخوانند و تحت تاثیر ایده ها و نظرات دیگران قرار نگیرند. بعد از آن، باید جلسه را به سمتی ببرید که همه ایدههای جدیدی که با نظرات دیگران به ذهنشان رسیده را بگویند.
بهترین کاری که میتوان در جلسه با روش طوفان فکری انجام داد، ترکیب ایدهها و خلق ایدههای جدید با ایدههای مطرح شده است. یعنی باید زمانهایی را به این موضوع اختصاص دهید که اگر کسی باز هم ایده جدیدی به ذهنش رسیده، بیان کند.
آنقدر این کار را تکرار کنید تا دیگر ایدهای برای گفتن نمانده باشد. فکر نکنید اگر شما رهبر گروه هستید، نمیتوانید نظرات و ایدههایتان را بگویید. امّا حواستان باشد که شما نباید وقت زیادی بگیرید. ایدههای کمی بدهید و در عوض، با ایدههای اعضاء، یک طوفان فکری انفرادی را برگزار کنید.
رهبر باشید نه مدیر. یعنی به فکر این باشید که همه بهطور مساوی به رشد بحث کمک کنند. نه اینکه بخواهید نظری را تحمیل کنید و فضا را به سمتی ببرید که احساس بله چشم قربان! به اعضاء دست بدهد.
از دستش نده: مقالات جامع و مفید برای توسعه فردی
لُبِّ کلام اینکه . . .
روش طوفان فکری، به شما کمک میکند تا نگذارید چیزی از قلم بیافتد و حسابی دربارۀ یک موضوع، ایدههایی که به ذهنتان میرسد را بگویید. از این تکنیک، هم میتوانید به صورت فردی و هم گروهی استفاده کنید.
خیلی وقتها، همۀ ما به روش طوفان فکری نیاز داریم تا بتوانیم برای یک موضوع، ایدهها و نظرات بسیار خوبی را پیدا کنیم. در دورۀ جامع کسب و کار، به طور کامل با ایدهیابی آشنا میشوید. پس از آن، یاد میگیرید که چطور صفر تا صد بیزینستان را مدیریت کنید تا بتوانید آن را رشد دهید و در سریعترین زمان ممکن، به سودآوری برسانید.